علوم سیاسی
علم سیاست 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان علوم سیاسی و آدرس reality2010.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مبانی علم سیاست

 سیاست چیست ؟

     سیاست از قدیمی ترین فعالیت های انسان ها است.چه کسی قدرت دارد؟چه کسی باید فرمان بدهد؟چه کسی فرمان ببرد؟از هنگامی که بشر زندگی گروهی را آغاز نموده با این مسائل تا کنون سر وکار دارد.

     فرهنگِ معین: سیاست یا خط ‌مشی، عبارتست از «خط سیر و راهی که انسان پیش‌رو دارد». این کلمه ریشه‌ی عربی دارد(از ساس یسوس) و به معنی «رام کردن اسب» است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 بهمن 1391برچسب:سقراط, افلاطون , موريس و ,,,,, ] [ 2:15 ] [ موسی الرضا ]

مفاهیم ،محتوا و ماهیت علم سیاست

مفاهیم ،محتوا و ماهیت علم سیاست

 مقدمه: تفکرسیاسی از عهد باستان همیشه همراه انسان بوده است و آدمی برای انجام کارها و حل مشکلات به نوعی از یک تفکر و تامل سیاسی استفاده کرده است .اما به شکل نظری و علمی این تفکر در غرب از یونان آغاز شد. ولی علم سیاست به عنوان یک رشته آموزش عالی در یکصد سال اخیر رشد یافته است . پیش از آن ، بررسی و توجه پی گیرانه سیاست در انحصار شهریاران ،سیاستمداران ،فیلسوفان و حقوقدانان بود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:50 ] [ موسی الرضا ]
سیاست به چه معناست؟
 
سیاست از جمله مفاهیمی است كه بسیاری از مردم روزانه در باب آن سخن گفته و حتی در زندگی خویش نیز به كار می‌برند. اما سیاست در رابطه با حكومت و قانون معنای خاصی دارد. سیاست در معنای وسیع كلمه؛ عملی است كه مردم از طریق آن برای جامعه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند قانونگذاری می‌كنند، قوانین شان را حفظ یا اصلاح می‌نمایند. از این رو سیاست به صورتی ناگزیر با پدیده‌های تضاد و تعاون پیوند دارد.
مفهوم سیاست، به عنوان «علم سیاست» یا شعبه‌ای از علوم انسانی كه در آن، فرایندهای سیاسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد نیز به كار برده می‌شود. موضوع مورد مطالعه این علم، رفتار سیاسی افراد، گروه‌ها و جوامع است. در گذشته، عالمان سیاست، بیش‌تر با تاریخ، حقوق و حقوق الهی سروكار داشته‌اند، اما امروزه آنها برای تشریح و تحلیل رفتارهای سیاسی افراد، به علومی چون اقتصاد، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی و آمار نیز مراجعه می‌كنند.
ریشه مفهوم سیاست را می‌توان در واژه یونانی police، به معنای دولت شهر جستجو كرد. آتن در زمان افلاطون و ارسطو یك دولت شهر بود. نزد ارسطو، مهم‌ترین رابطه میان افراد، پیوند است كه در دولت شهر برقرار می‌گردد. ارسطو كتاب سیاست خود را با این جمله آغاز می‌كند كه انسان «حیوانی سیاسی» است. نتیجه‌ای كه ارسطو از برداشت خود از سیاست به دست می‌آورد این است كه افزایش توانایی‌های افراد و رسیدن به مرحله بالاتر از زندگی اجتماعی، تنها از طریق برقراری رابطه سیاسی با دیگر افراد است. این رابطه سیاسی در چارچوبی ایجاد می‌شود كه هدفش، حل و فصل اختلافات اجتماعی و رسیدن به یك هدف اجتماعی است. چنین تشكیلاتی دولت نام دارد.
نظریه پردازان و عالمان علم سیاست، رویكردهای قابل توجهی در زمینه سیاست دارند، سیاست برای برخی از نظریه پردازان، به معنای اعمال قدرت، اعمال آمریت، تصمیم گیری جمعی، توزیع منابع كمیاب و از این قبیل امور تعریف شده است. آنها این مفهوم را اغلب به عنوان نهادی اجتماعی به كار می‌برند كه قدرت را در جامعه توزیع می‌كند و در مورد مسائل و برنامه‌های اجتماعی تصمیم می‌گیرد. به همین دلیل، سیاست فرایندی به شمار می‌آید كه مردم از طریق آن، قدرت را به دست می‌آورند.سموئل جانسون، در سال 1775، سیاست را ابزاری برای جهش‌های این جهانی می‌داند. هنری آدامز، تاریخ نگار قرن نوزدهم آمریكا، آن را «تشكیلات سیستماتیك تنفرها» تعریف می‌كند.
پیتر مركل، سیاست را در چارچوبی اخلاقی چنین تعریف می‌كند: «سیاست، در بهترین حالت، جستجوی اصیل و باشكوهی است برای برقراری نظم و عدالتی شایسته و تمام و كمال و در بدترین حالت، دزدی خودخواهانه قدرت، افتخار و ثروت است.»
كوئینسی رایت در كتاب كلاسیك خود با نام «مطالعه روابط بین‌الملل»، سیاست بین‌الملل را چنین تعریف می‌كند: «سیاست بین الملل، هنر تاثیر گذاری، به انحصار درآوردن و كنترل گروه‌های اصلی جهان و استفاده از مقاصد گروه‌های موافق علیه گروه‌های مخالف است.»
ورنون فون دایك، در كتاب خود با نام «علم سیاست: یك تجزیه و تحلیل فلسفی» سیاست را «تلاش مدعیان در تعقیب خواسته‌های متضاد در موضوعات عمومی» تعریف می‌كند. ایستون سیاست را «توزیع آمرانه ارزش‌ها» تعریف می‌كند.
مالفورد كویكر سیبلی، سیاست را اصطلاحی می‌داند «برای نشان دادن تلاش و كوشش سنجیده انسان در جهت هدایت، كنترل، به نظم درآوردن كارهای جمعی، طرح ریزی برای جامعه و ارزیابی و اجرای طرح‌ها.»
با دقت نظر در تعاریف می‌توان مشاهده نمود كه هر كدام به صورت ناقص به جرئی از سیاست پرداخته‌اند. در تعریف فون دایك، پیامدها و نتیجه جنگ و تلاش مدعیان مشخص نیست. او سیاست را محدود به قلمرو عمومی می‌كند. او تنها به فرایندی اشاره می‌كند كه مردم از طریق آن به دنبال برآورده كردن خواسته‌های متخاصم و متفاوت خود هستند، اما به ما نمی گوید كه این فرایند به كجا خواهد انجامید. برخلاف تعریف فون دایك، تعریفی كه ایستون از مفهوم سیاست عرضه می‌كند، نتیجه كار، یعنی همان «توزیع آمرانه ارزش‌ها» را به ما نشان می‌دهد؛ اما هیچ اشاره‌ای به آن رقابت، جنگ و تلاشی نمی كند كه منجر به چنین نتیجه‌ای می‌شود.
به هر حال سیاست حداقل دارای دو ویژگی است؛ اول اینكه در سیاست، تصمیم گیری گروهی وجود دارد و دوم اینكه سیاست، عاملی است برای اعمال قدرت.

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 29 مهر 1391برچسب:, ] [ 20:37 ] [ موسی الرضا ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید وب سايتي در خصوص فلسفه سياست و مباحثي در اين خصوص كه در پست هاي به موارد ديگر هم جهت تنوع پرداخته ميشود كه اميدواريم مورد توجه و استفاده دوستان قرار گيرد.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 121
بازدید کل : 55332
تعداد مطالب : 96
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید